کاش غصه تموم می شد
کاش گریه نمی کردم
من باعث و بانیشم
دنبال کی می گردم
تقصیر خودم بوده
هرچی که سرم اومد
از هرچی که ترسیدم
عینا به سرم اومد
تو حس منو دیدی
احساس خطر کردی
تو رازمو فهمیدی
دنیا رو خبر کردی
این حادثه ی تلخو از چشم تو می دیدم
تو روی تو دنیا بود من پشت تو جنگیدم
تو روی تو دنیا بود
من پشت تو جنگیدم
دیشب حالم بد شد
فشارم سقوط کرد
لرزم گرفته بود و دندونام می خورد بهم
دانشگاه نتونستم برم صبح و ریاضی ۱ و۲ پرید
حالا باید ببینم حذفم کردن یا نه استادام
از نوشتن شعر لذت می برم
ذهنم خالیه خالیه
تندتند جاتو عوض می کنی مثل قاصدک های توی باد
من می بینمت اما سکوت می کنم
دوست نداری قاصدک من باشی
باید چشمامو ببندم که اونی که قاصدکمو گرفته نبینم
اون بیشعوره
بالاخره یه روز لهت می کنه
شبیه من نیست
چه طوری دوسش داری؟
مرگ کنار خانه ی ماست ....
این روزای بدبیاری که همیشه
واسه من مثل یه شب تاریک و سرده
اگه یک روزم بخوام بره از اینجا
از همون راهی که رفته برمیگرده
دیگه هیچ چیزی ازم نمونده دنیا
جز همین جونم که مونده کف دستت
اینکه چیزی نیست دیگه ته مونده هاشه
همینم بگیرش از من ناز شستت
فعلا می خوام تنها باشم
استحاله خواهم شد ..............
روزهای 6 سال پیش رو از امروز بیشتر دوست دارم
و این به خاطر آدم اون روزهامه که از همه عزیزتره برام جز دو نفر
مامانم و خواهرم از اون عزیزترن
من مثل یه پروانه همش دوروبرت بودم
مث سایه ت تو تنهاییت همش پشت سرت بودم
به آتیش میکشم هرجا که میبینم ازم دوری
هنوز پشت سرت هستم مث سابق همونجوری
...
هنوزم مثل اون روزا هواتو دارم و بازم
امیدی که بهت دارم به این زودی نمی بازم