۱۳۲

روزم که روزم نیست کادو گرفتم: 

یه قاشق عسل خوری 

سه تا خودکار 

یه بسته دستمال کاغذی 

یه ماگ از طرف شوشوی خواهرمان   

یه ساندویچ کوکتل

و یه نصفه کرانچی که چسبید بهم 

 

 


 

قاسم پست قبلی یه عوضیه  

دعا کنین پولایی که به اسم ما گرفته پس بده وگرنه می ریزنمون تو کوچه آدمای بانک

۱۳۱

الهیییییییی قاسم تیکه تیکه شی 

روزی ۷۰۰ بار مامانم میگن 

 

 

مرتیکه حرومخور دزد

۱۳۰

داد زدن خیلی هم برای من خوب نیست 

قلبم درد میگیره

۱۲۹

کلی آدم اومدن و رفتن من هنوز نفهمیدم چی کم دارم 

نمی دونم یعنی دنیا این قدر کثافته که به خاطر اضافه وزن هیچ کسی که کس تو باشه نباشه 

 

خستم 

 

از ناراحت کردن مامانم خستم 

از دپرس شدن خستم 

از کم داشتن چیزی که نمی دونم چیه خستم 

 

 

چند بار تصمیم جدی گرفتم دیگه بهش فکر نکنم چون دارم می بینم که نمیشه ولی ... 

زدم زیر قولم 

 

دلم نمی خواد دومین نفر باشم دلم نمی خواد کم دیده شم 

 

کسی نمی دونه چرا یه دختر مذهبی چاااااققققق!!!!!!!! (خوب شد؟ حال کردی؟) رو کسی که هم قواره ی  فکری باهاش باشه نمی خواد؟ 

 

بغض گنده برای تنهایی هایی که نمیشه ازشون فرار کرد 

برای همه ی احساسات طبیعی یه آدم  

برای ربط عاطفی آرامشبخش که حقمه!