۴۱

دیروز قرار بود بریم نمایشگاه نشد 

خواب خواب بودم ساعت ۸ و نیم خانوم عین اس ام اس داد کمک اجرایی لازمه 

۱۰ و نیم رفتم دانشگاه شریف ۵ ۶ ساعت حمالی مفت برای یکی که خیلی عزیزه 

دکور زدیم دوئیدیم حضور غیاب پذیرایی توزیع تمرین و .... 

۵ و نیم ۶ با دوست جونم و خواهرم رفتیم نمایشگاه رسانه های دیجیتال 

تا شنبه هست خواستین برین خوب بود 

از کانون پرورش فکری یه بازی خریدم 

برنامه های ماه مبارک راز 

آداب یهود 

 

از گشنگی داشتم تلف می شدم

نظرات 7 + ارسال نظر
ساحل جمعه 23 مهر 1389 ساعت 20:38

خییییییییییییییییلییییییییییییییییی خوش گذشت.
خوشحال شدم که راز خریدیم
۱/شماره حساب بده دوست جون. دیشب از عذاب وجدان خوابم نبرد
۲/به شوهر خواهرت بگو یادش نره از اون قلم مترجما واسه منم بخره
۳/عبری هم خبرش و بده دوستم. هرچند هیچکودوممون پول نداریم

موچه کوچولو جمعه 23 مهر 1389 ساعت 20:58 http://koocholoamin.blogsky.com

الهی
بچم رو اذیت میکننبا شکم گرسنه کار میکشن
بیا برات یه چی بخرم
لاغر شدی

خانوم سیب از گشنگیه که این قده تند تند توضیح می دی؟ خوب غذا که خوردی خاله سیب بیا قشنگ بگو کجاها رفتی؟ چی کارا کردی؟

چشم خانوم پرنیان خانوم

مریم و میتیل شنبه 24 مهر 1389 ساعت 11:38 http://maryam-o-mitil.blogfa.com/

سلام عزیزم



من همیشه هویجوری هلاک میشم برای عزیزام

منم راز می خوام

غزل شنبه 24 مهر 1389 ساعت 17:22 http://www.ghazal-shaho.blogfa.com

سلام عزیزم خوبی تو؟؟؟؟؟
حالا راستش رو بگو ... حالا این ادم عزیز کی بود؟؟؟

حدیث یکشنبه 25 مهر 1389 ساعت 08:13 http://mycutelittleson.blogfa.com

همیشه به گردش

..خانــوم لیمویــی.. دوشنبه 26 مهر 1389 ساعت 09:18 http://kh-ravi.blogfa.com

دیگه چی خریدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد