این روزای بدبیاری که همیشه
واسه من مثل یه شب تاریک و سرده
اگه یک روزم بخوام بره از اینجا
از همون راهی که رفته برمیگرده
دیگه هیچ چیزی ازم نمونده دنیا
جز همین جونم که مونده کف دستت
اینکه چیزی نیست دیگه ته مونده هاشه
همینم بگیرش از من ناز شستت
فعلا می خوام تنها باشم
استحاله خواهم شد ..............
روزهای 6 سال پیش رو از امروز بیشتر دوست دارم
و این به خاطر آدم اون روزهامه که از همه عزیزتره برام جز دو نفر
مامانم و خواهرم از اون عزیزترن
من مثل یه پروانه همش دوروبرت بودم
مث سایه ت تو تنهاییت همش پشت سرت بودم
به آتیش میکشم هرجا که میبینم ازم دوری
هنوز پشت سرت هستم مث سابق همونجوری
...
هنوزم مثل اون روزا هواتو دارم و بازم
امیدی که بهت دارم به این زودی نمی بازم
خیلی وقته کم پیدا شدی دوست عزیز